رسول خدا که نمونه عالی مکارم اخلاق و عالی ترین و ممتاز ترین نمونه یک انسان کامل است، در طول حیات پر افتخار خویش صحنه های شکوه مندی را در زمینه عدالت و اجرای آن آفریدندکه در تمامی اعصار به عنوان الگوی کاملی برای همه ابناء بشر به حساب می آید.
امام علی(ع) که نامش به عدالت گره خورده است نیز الگوی خود را مدیریت منصفانه بیتالمال و اجرای عدالت همان، روش و سیره پیامبر (ص) اعلام میکند.
پیامبر (ص) در تمام طول زندگی خویش و بویژه در دورانی که در مدینه النبی اقدام به تشکیل حکومت و ساختار سیاسی نموده اند، خود را کاملا ملزم به اجرای قوانین الهی بدون هیچ گونه تبعیضی در میان مسلمانان دانستند.
یکی از اسلام شناسان معاصر در این زمینه مینویسد: رجال آسمانی، قوانین الهی را بی پروا و بدون واهمه اجرا میکردند و هرگزعواطف انسانی یا پیوند خویشاوندی ومنافع زود گذر مادی آنان راتحت تاثیرقرارنمی داد . پیامبر(ص)خود پیشگامترین فرد دراجرای قوانین اسلام بود.
بیتردید، یکی از عوامل مهم در موفقیت پیامبر(ص) در طول رسالت ایشان قانونپذیری آن حضرت بوده است.
اجرای قوانین الهی از محوریترین اصول در سنت نبوی است. در این جا برای نمونه به دو واقعه درباره اجرای عدالت، بدون هیچگونه تبعیض از سوی پیامبر اشاره می کنیم؛ ام سلمه، همسر پیامبر(ص) کنیزی داشت وی از اموال قبیلهای دزدی میکرد و او را برای قصاص، نزد پیامبر آوردند امسلمه، برای شفاعت کنیز نزد پیامبر آمد.
پیامبرفرمود : « ام مسلم! این حدی از حدود (قوانین) خداوند است که ضایع نمیگردد. پس دست کنیز را قطع کرد.»
در مورد دیگر، زنی از طایفه بنی مخزوم که از قبیلههای سرشناس بود ـ دزدی میکرد پیامبر (ص) تصمیم گرفت که حکم خداوند را درباره او اجرا کند . فامیل زن که این عمل را سبب سر شکستگی خود می دیدند، شروع به فعالیت کردند و اسامه را که از یاران پیامبر (ص) و پسر خوانده ایشان بود ـ نزد پیامبر (ص) واسطه کردند تا بلکه حد ، درباره این زن اجرا نشود . پیامبر عصبانی شدند و به اسامه فرمودند : « اسامه ، آیا واسطه می شود تا حکم خدا اجرا نشود ؟! علت بدبختی و هلاکت امت های پیشین ، این بود که هر گاه افراد سر شناس ، خلاف می کردند ، حکم خدا درباره آنها اجرا نمی شد .ولی نسبت به افراد ضعیف و گم نام ، حدود الهی اجرا می شد. به خدا سوگند که اگر دخترم فاطمه هم سرقت کند دستش را قطع می کنم.»
پیامبر (ص) حتی هنگامی که با مردم سخن می گفت ، نگاه خود راعادلانه میان اصحاب تقسیم می کرد.
ایشان همچنین در زندگی خانوادگی، خود را کاملا ملزم به اجرای عدالت میدانستند.
آن اسوه ممتاز الهی ، درباره بدرفتاریها و آزارهایی که به شخص خودش میشد، عفو و اغماض را پیش میگرفتند که نمونههای آن در تاریخ بسیار است. ولی درمورد تجاوز به حریم قانون، به شدت برخورد میکردند.
عبدالله بن عباس میگوید: «پیامبر(ص) واپسین خطبهاش رادر مدینه و قبل از وفاتش برای ما ایراد میکرد که پس از آن به خدایش ملحق شد . پس از خطبه، علی ابن ابی طالب (ع) بلند شد و گفت : «پدرم و مادرم به فدایت یا رسول الله! جایگاه امیر جائری که عادت کرده، رعیت وزیر دستانش را اصلاح نکند و امر الهی را درباره آنان اقامه نکند چیست؟» پیامبر فرمودند: « چهار نفرند که بین مردم ، شدید ترین عذاب را در روز قیامت دارا خواهند بود : شیطان ، فرعون ، قاتل انسان و چهارمین نفر؛ امیر جائر و ستمگر».
پیامبر (ص) در سخنان گرانبهای خود نیز سفارش بسیاری در زمینه عدالت داشتند که می تواند به عنوان الگوی عملی رفتار در جامعه و مناسبت اجتماعی ما قرار گیرد که به عنوان نمونه در جایی فرمودند: یک ساعت عبادت بهتر از یک سال عبادت است.
همچنین، پیامبر اعظم در جای دیگری فرمودند: عدالت نیکوست ولی از زمامداران ، نیکوتر است" و یا اشاره کردند"وقتی حکم می کنید ، به عدالت رفتار کنید ".
احادیث دیگری نیز از آن حضرت، درباره عدالت نقل شده است که برای رعایت اختصار ، به همین میزان کفایت میکنیم.
خلاصه کلام اینکه در جامعه آرمانی و الهی پیامبر(ص)، همه مردم در برابر قانون یکسان بودهاند ، تبعیض نژادی و قومی و قانون شکنی وجود نداشته است و تنها ملاک برتری و شایستگی در این جامعه الهی ، براساس دستورالهی تنها و تنها « تقوا » بوده و بس.
نکته شگفت آور، این است که این جامعه در بستری متولد میشود که در آن، نژاد و قبیله از بیشترین اهمیت بر خوردار بوده است.
**مجيد باقري 15 / 12 / 91
نظرات شما عزیزان:
فتبارک الله...
ادامه مطلب